پرهیز از سردرگمی در سیاست گذاری در بخش نفت و گاز کشور

بسم الله الرحمن الرحیم


پیرو مکاتبات اینجانب به مقام رهبری در خصوص مشکلات و چالش های صنعت نفت و گاز کشور در طی یک دهه اخیر بر خود دانستم تا مخاطب مکاتباتم را به خوانندگان اصلی خود یعنی هموطنانم  تغییر دهم. در این راستا در ادامه مکاتبات خود لازم دانستم به عارضه یابی یکی دیگر از مشکلات مهم این بخش مهم  متأثر از عدم پیگیری سیاست های صحیح کلان در این صنعت بپردازم. در شرایطی که به برکت حمایت های حضرتعالی از فعالیت دولت جدید و سیاست های ایشان در تنش زدایی با جامعه بین الملل،  بستر لازم جهت توسعه فعالیت بخش خصوصی و تعاملات موثر بین المللی در بخش نفت و گاز کشور در حال شکل گیری است، متاسفانه برخی کارشکنی ها و سردرگمی ها در این حوزه، موجب اتلاف وقت و کاهش امید بهبود وضعیت این صنعت برای بنده و همکاران در مجموعه نفت گردیده است.

در تمامی کشورهای توسعه یافته، صنعت نفت و گاز به جهت تولید محصولات با ارزش افزوده بالا همواره به عنوان یک بخش مهم اقتصادی مرکز توجه فعالیت و سرمایه گذاری بخش خصوصی می باشد. امروز کشورهای مختلف با ساختارهای سیاسی متفاوت نظیر نروژ، آمریکا و روسیه به راه حل هایی متفاوت اما موثر جهت بهره مندی از پتانسیل های بخش خصوصی با نظارت دولت دست یافته اند. در ایران نیز پس از پایان جنگ دولتمردان کشور به دنبال پیگیری این مسئله به تصویب سیاست های کلی اصل 44 و اجرایی سازی آن در کلیه بخش ها از جمله نفت و گاز کشور پرداختند. با این وجود، به دلیل عدم پیش بینی مکانیزم های اجرایی مناسب و ضعف بخش خصوصی، پیگیری این سیاست ها تنها فرصتی برای برخی دستگاه ها بالاخص نهادهای امنیتی نظیر سپاه پاسداران گردید که با خرید سهام شرکت های دولتی به توسعه فعالیت های خود در حوزه اقتصاد کشور بپردازند. در یک دهه گذشته نیز با افزایش تحریم های بین المللی در بخش نفت و گاز و سوء مدیریت در این بخش در دولت های نهم و دهم، بهانه ای دیگر برای این مجموعه امنیتی برای توسعه نفوذ خود در بخش های پیمانکاری با فعالیت قرارگاه خاتم النبیاء و مدیریتی با حضور مدیرانی نظیر آقای رستم قاسمی میسر گردید. دور زدن تحریم های بین المللی و بومی سازی فعالیت های نفت و گاز سیاست هایی بود که در طی این دوره جایگزین سیاست های گذشته صنعت نفت در خصوص تجارت آزاد و انتقال فناوری موردنیاز گردید. با این وجود، در آن دوره تمامی کارشناسان حوزه نفت بر این نکته اذعان داشتند که پیگیری چنین سیاستی با ماهیت توسعه صنعت نفت ایران در تضاد بوده و تنها منجر به هدرروی منابع ارزشمند و فرصت سوزی های متعدد همانند آنچه که امروز در میادین مشترک نفت و گاز مشاهده می کنیم خواهد گردید.
خوشبختانه با روی کار آمدن دولت جدید و بازگشت به مسیر گذشته به واسطه بهبود روابط بین المللی ناشی از توافقات ژنو، امیدهایی تازه در خصوص بهبود عملکرد این صنعت و بازگشت آن به جایگاه اصلی خود شکل گرفت. مواردی نظیر شروع فعالیت نفت در بورس اوراق بهادار، اصلاح مدل قراردادهای نفت از بیع متقابل جهت تسهیل حضور شرکت های بین المللی، ممانعت از برخی از قراردادهایی نظیر خط لوله ایران-پاکستان و یا تغییرات مدیریتی درون شرکت به جهت حذف شبکه های مافیایی موجود، همه مواردی است که موید این مهم می باشد. با این وجود، امروز در خارج و داخل بدنه نفت شاهد کارشکنی های متعدد از مجموعه افرادی هستیم که پس از اجرای سیاست های اصلاحی دولت بدنبال حفظ جایگاه سپاه پاسداران و فعالیت این نهاد به هر وسیله ای  می باشند. امروز سپاه پاسداران گرچه به جهت  دستیابی به ظرفیت های مختلف ناشی از جنگ تحمیلی، مدعی فعالیت در بخش های مختلف صنعتی می باشد، با این وجود این فعالیت محدود به پروژه های با فناوری متوسط و پایین بوده و مناسب با فعالیت در صنعت نفت و گاز بالاخص در بخش صنعت بالادستی شامل جستجو، اکتشاف، حفاری و تولید نفت خام و گاز طبیعی  نمی باشد. شاید کارنامه قرارگاه خاتم النبیاء در یک دهه گذشته در پروژه های مختلف نفت و گاز موید نظر اینجانب می باشد.

امروز با بهبود فضای کسب و کار و تجارت در این حوزه به تبع پیشرفت توافقات ژنو، تمامی فعالان بخش نفت منتظر از سرگیری روابط مستمر و پویا با شرکت های نفت و گاز بین المللی چه در بخش تجارت نفت و در بخش پیمانکاری توسعه میادین نفت و گاز هستند. امروز صنعتی که به جهت حضور پیمانکاران چینی همچون CNPC، ساینوپک، کاسل و سینوک و یا فعالیت برخی از پیمانکاران بی کفایت داخلی صدمات بسیاری را در طی یک دهه گذشته به خود دیده، تشنه فعالیت، رقابت و سرمایه گذاری شرکت های با صلاحیت داخلی و بین المللی می باشد. با این وجود، علی رغم همه این تلاش ها جهت حل مشکلات با جامعه جهانی، تضاد و سردرگمی مشهودی در مواضع مسئولین کشور مشاهده می گردد. در حالی که امروز تمامی تلاش دولت بر رفع تحریم های بین المللی و آرام سازی جو حاکم بر روابط با جهان غرب متمرکز گردیده، انعقاد قرارداد تهاتر نفت در برابر غذا با کشور روسیه، در شرایط بحران اوکراین جز یک اشتباه استراتژیک و غیر قابل جبران دیده نمی شود. برای بسیاری از اقتصاددانان و فعالان این حوزه جای سئوال است که در شرایطی که امروز با پیشرفت مذاکرات امکان افزایش صادرات نفت ایران و توسعه فعالیت ها در بازارهای بین المللی میسر گردیده، تهاتر نفت ایران در ازای کالاهای بی کیفیت روسیه چه معنا و یا سیاست مثبتی را دنبال خواهد نمود. در واقع پیشبرد این قرارداد 20 میلیارد دلاری نه تنها مانعی در دستیابی به توافقات نهایی بوده، بلکه موجب فروش ارزان نفت ایران و وابستگی بی دلیل ایران به روسیه به عنوان رقیب خود در بخش نفت و گاز خواهد گردید.

در واقع در فضای حاکم بر منازعات بین المللی در موضوع اوکراین ایران جهت گیری با معنا در خصوص کشوری خواهد داشت که در طول چند دهه گذشته به هیچ عنوان شریک تجاری مطمئنی برای ایران نبوده است. در بخش نفت و گاز نیز نمونه های مختلفی از این دست قابل مشاهده بوده که از این دست می توان به عملکرد پیمانکاران مختلف نفت و گاز روسیه همچون گازپروم، لوک اویل و تات نفت روسیه در طول چند سال گذشته اشاره نمود. شرکت گازپروم روسیه به عنوان بزرگترین شرکت نفتی جهان، بدلیل تأخیرات متعدد در سال 2011 از طرح توسعه میادین مشترک نفتی آذر و سونگول کنار گذاشته شد. لوک اویل هم در سال 2010 پس از کشف بلوک نفت و گاز اناران در استان ایلام، از طرح توسعه میادین نفتی آذر و چنگوله کناره گیری کرد و شرکت نفتی تات نفت روسیه هم در توسعه میادین سنگین ایران موفقیت قابل توجه‌ای کسب نکرده است. همه و همه اینها در حالی است شرکت های  بین المللی اروپایی نظیر توتال، شل، انی و استات اویل  کارنامه نسبتاً موفقی را در بخش نفت و گاز ایران به جای گذاشته اند.

با بررسی کارنامه فعالیت بخش نفت و گاز و توجه به سیاست ها و استراتژی های موجود در این صنعت، شاید بتوان دو نگرش اصلی را حاکم بر تمامی فعالیت های این حوزه قلمداد نمود. اولین نگرش منشعب از سیاست تنش زایی با جهان غرب بوده که در طی دو دهه گذشته پیگیری این سیاست کلی منجر به افزایش سهم دولت و دستگاه های امنیتی در بخش نفت و گاز و توسعه فعالیت پیمانکاران بلوک شرق در این حوزه می گردد. متأسفانه مروری اجمالی بر عمکلرد دولت های نهم و دهم به عنوان پرچم دار این نوع نگرش بیانگر شکست این سیاست بوده که تنها موجب نزول جایگاه صنعت نفت ایران به نفع رقبای منطقه ای و فرصت طلبان و شبکه های مافیایی گردیده است. اما از طرف دیگر، توجه به توسعه فعالیت های بخش خصوصی در صنعت نفت، توسعه تعاملات موثر بین المللی و تأکید بر این حوزه به عنوان یک بنگاه اقتصادی و نه یک  نهاد سیاسی چیزی است که امروز موجب پیشرفت و جهش بسیاری از کشورها در منطقه و سایر مناطق جهان گردیده است. امروز بررسی عملکرد مجموعه های مختلف در صنعت نفت ایران در دو دهه گذشته چه در بخش شرکت های دولتی و خصوصی در داخل کشور و چه پیمانکاران المللی از بلوک غرب و شرق می تواند خط مشی موثر در تعیین مسیر پیشرفت این صنعت محسوب گردد.
                                                                   
  با تجدید ارادت و احترام
  
  علی، عضوی کوچک از جامعه   نفت                                                                                                                              
                                                                                                                        

سرمایه و تکنولوژی لازمه توسعه صنعت نفت و گاز کشور

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور محترم مقام معظم رهبری حضرت آیت اله العظمی آقای خامنه ای مدظله العالی


سلام علیکم

پیرو مکاتبات گذشته اینجانب به آن مقام عظمی در خصوص مشکلات و چالش های صنعت نفت و گاز کشور در طی ده سال گذشته، و تأکید بر نهایی سازی توافقات با جامعه جهانی به عنوان تنها راه حل برون رفت از بحران اقتصادی موجود و بازگشت به مسیر اعتلای کشور و نظام، لازم دانستم تا به عارضه یابی بخشی دیگر از چالش های مهم حوزه نفت و گاز کشور ناشی از فقدان دسترسی به سرمایه و فناوری های جدید مورنیاز این صنعت به علت تحریم های بین المللی، سوء مدیریت و فرصت سوزی های متعدد ناشی از نگرش های سیاسی بپردازم. 


بر اساس آخرین آمار موجود، ایران با وجود 154 میدان هیدروکربنی و 297 مخزن نفتی و گازی در رتبه سوم دارنده منابع نفتی و دوم منابع گازی در جهان می باشد. علی رغم برخورداری از این منابع فراوان انرژی، به دلیل عدم امکان تأمین منابع مالی موردنیاز سرمایه گذاری، کمتر از نیمی از میادین هیدروکربنی فعال می باشد. متأسفانه این سطح فعالیت نیز به دلیل عدم بهره برداری موثر و بکارگیری تکنولوژی های قدیمی موجب کاهش ضریب بازیافت بسیاری از میادین نفتی به کمتر از 30 درصد گردیده است. این در حالی است که بسیاری از کشورها همچون نروژ علی رغم تمامی شرایط پیچیده کاری در آب های عمیق توانسته اند با بکارگیری تکنولوژی های نو این ضریب را به بیش از 50 درصد برسانند. متأسفانه در23 میدان هیدروکربنی مشترک ایران همچون آزادگان، یادآوران، فروزان، اسفندیار و میدان عظیم گازی پارس جنوبی نیز، کشورهای رقیب از ناکارآمدی و ضعف ما بیشترین منافع را برده بگونه ای که میزان متوسط برداشت سالیانه آنها در حدود 6 برابر ایران در منابع نفتی و 2 برابر در میادین گازی می باشد.


مطمئناً علت اصلی این مسئله را باید نه در قدرت رقبا بلکه در ضعف و بی کفایتی خودمان جستجو کنیم. در حالی که در سال 1974 پیشاپیش تمامی رقبای منطقه ای به تولید و صادرات بیش از 6 میلیون بشکه در روز می پرداختیم، امروز به دلیل پیروی از سیاست های غلط و عدم برداشت صحیح از اهمیت و جایگاه موضوعات، خودمان را در مسیری قرار دادیم که بازگشت به میزان تولید 4 میلیون بشکه در روز در سال 2006 برایمان هدفی طولانی مدت قلمداد می گردد. در واقع تصمیم گیری های غلط و صرفاً منشعب از سیاست های جناحی در دوره های گذشته در کنار تحریم های بین المللی به پاشنه آشیلی برای صنعت نفت و گاز کشور مبدل گردیده است. به عنوان نمونه، خط لوله گاز ایران- پاکستان- هند با هدف صادرات گاز ایران به این دو کشور با حمایت های همه جانبه دولت گذشته چه از منظر حمایت های مالی و تسهیل شرایط قراردادی همراه گردید. با عنایت به دیگر گزینه های صادرات گاز ایران و سابقه تجاری نامناسب کشور پاکستان در دیگر پروژه ها همچون انتقال برق و ریسک های ناشی از شرایط ضعیف امنیتی پاکستان در حفظ 780 کیلومتر خط لوله مورد نظر جهت احداث در آن کشور، پیش بینی نتایج موثر برای این پروژه دور از انتظار به نظر می رسید. همچنین تأکید بر اجرای طرح های ماندگار با مدت زمان غیرکارشناسی 35 ماه در میدان نفت و گاز پارس جنوبی که تنها منجر به کمبود مالی پروژه های در حال اجرای این میدان گردید، تنها دلالت بر بی کفایتی بخش از بدنه مدیریت کشور است که حاضرند منافع مملکت را فدای تفکرات سیاسی و یا حزبی خود نمایند.


جای تأسف است که علی رغم وجود منابع گازی عظیم در ایران، با وجود اعمال محدویت های مختلف بر میزان مصرف نیروگاه ها و صنایع عمده، موضوع کمبود گاز و افت فشار مشکل هر ساله زمستان برای شهروندان در مناطق مختلف کشورمی باشد. امروز شاهد آن هستیم، که عدم بهره مندی از تکنولوژی روز دنیا در تولید محصولات پتروشیمی، و استفاده غیراصولی و بیش از توان اکولوژیکی از سوخت های فسیلی تبعات جدی را در بخش سلامت و محیط زیست به ایجاد نموده است. این مسئله نه تنها سبب تخریب و اتلاف منابع با ارزش آب، خاک و پوشش گیاهی شده، بلکه موجب هدرروی منابع ارزشمند انرژی گردیده است. متأسفانه انتشار مواد آلاینده و آلودگی هوا ناشی از نشر غیر متعادل دی اکسید کربن، موجب تبعاتی نظیر اثرات گلخانه ای و باران های اسیدی گردیده که نتیجتاً آسیب های جبران ناپذیری را برای سلامت هموطنان و آلودگی محیط زیست به همراه داشته است.


با وجود همه این مشکلات، خوشبختانه امروز شاهد آن هستیم که با روی کار آمدن دولت جدید و بازگشت مجدد افراد پرسابقه و نامی به وزارت نفت، امیدی دوباره جهت بهبود شرایط و بازگشت مجموعه نفت به شرایط سابق خود برای بنده و همکارانم زنده شده است. در طی این مدت بسیاری از طرح های بدون اولویت از دستور کار خارج گردیده است. به عنوان نمونه در بخش میدان نفت و گاز پارس جنوبی، تمرکز مجدداً روی تکمیل پروژه های 15 و 16، 17 و 18 و 12 قرار گرفته و سایر پروژه ها تحت عنوان طرح های ماندگار در اولویت بعدی سرمایه گذاری قرار گرفته است. برای برخی از طرح ها نظیر خط لوله صلح ایران-پاکستان-هند شرایط قراردادی جدیدی تعریف گردیده که در صورت اجرای قرارداد، بدون ارائه هیچ تسهیلات اضافی به طرف مقابل تأمین کننده کامل منافع ایران می باشد. همچنین تعیین ضرب العجل برای CNPCI، پیمانکار چینی طرح توسعه میدان آزادگان جنوبی، و تلاش در ایجاد بستر قراردادی لازم جهت انعقاد قراردادهای بلندمدت با پیمانکاران با صلاحیت اروپایی را می توان نشانه هایی بسیار مثبت در خصوص حل مشکل سوء مدیریت در مجموعه نفت دانست.


امروز موضوع جنگ داخلی اوکراین به چالشی برای جامعه جهانی مبدل گردیده است. با این وجود، این مسئله می تواند به عنوان فرصتی برای بهبود روابط ایران با کشورهای اروپایی و معرفی ایران به عنوان کشور ترانزیت جهت انتقال گاز منطقه به اروپا از طریق ترکمنستان یا ترکیه تلقی شود. در واقع در شرایطی که اتحادیه اروپا به دنبال راه های مختلف جهت کاهش وابستگی خود به انرژی روسیه است، در فقدان دیگر منابع انرژی، ایران می تواند به عنوان یکی از تأمین کنندگان اصلی تقاضای رو به رشد انرژی این منطقه مبدل گردد. مطمئناً تحقق این موضوع نه تنها منجر به تأمین تکنولوژی و سرمایه موردنیاز ایران در بخش نفت و گاز، بلکه باعث افزایش قدرت ایران در مناسبات مختلف سیاسی با جامعه جهانی خواهد گردید.

با عنایت به مسائل مطروحه، امروز صنعت نفت و گاز ایران تشنه سرمایه گذاری گسترده و ورود تکنولوژی روز در تمامی عرصه ها از بخش تولید تا مصرف می باشد. یقیناً احقاق این مسئله تنها در حضور همزمان مدیریت کارآمد و روابط موثر بین المللی میسر خواهد شد. به شکر خدا امروز شاهد حضور دوباره برخی از نخبگان در وزارت نفت می باشیم. با این وجود، در صورت عدم رفع تحریم ها و بهبود روابط با جامعه جهانی، نه تنها بهبود وضعیت این صنعت میسر نخواهد بود، بلکه ممکن است شاهد رویه دیگر از همکاری با افراد واسطه حقیقی و حقوقی در داخل و خارج از کشور نظیر بابک زنجانی و یا شرکت هایی نظیر مید اویل آسیا، سنگا تانکر، فرلاند و پی.سی.کی چین و نتیجتاً هدرروی منابع مالی و پول شویی های گسترده ناشی از آن خواهیم بود.


منابع ارزشمند نفت و گاز سرمایه این مردم نه فقط برای ما بلکه برای نسل های آتی خواهد بود. عدم بهره مندی موثر از این ثروت خدادادی در راستای بهبود صنایع و فضای کسب و کار و وضعیت معیشتی مردم، و عدم امکان توسعه این صنعت به جهت تحریم های ناشی از مسائل کم اهمیت تر، در کنار صادرات غیر اقتصادی و صرفاً سیاسی آن به کشورهایی نظیر سوریه، خیانتی فراموش نشدنی خواهد بود که مطمئناً آیندگان این کشور از آن یاد خواهند کرد. امیدوارم همانگونه که حضرت عالی سال 1393 را سال اقتصاد و فرهنگ، با عزت ملی و مدیریت جهادی نامگذاری فرمودید، تمامی دست اندرکاران در سطوح مختلف نظام با توجه به هر کدام از کلمات مذکور در شعار حضرت عالی، به عنوان یک ایرانی و بدور از تفکرات و دعواهای سیاسی، و منافع شخصی یا گروهی به فکر پیشبرد و اعتلای کشورمان ایران باشند.

   

                                                                                                       با تجدید ارادت و احترام


                                                                                                   علی، عضوی کوچک از جامعه نفت