کسب امتیاز استراتژیک در بازار انرژی

بسم الله الرحمن الرحیم

پیرو مقاله اخیر اینجانب در خصوص بحران فعلی اروپا در موضوع اوکراین و فرصت های پیش روی ایران، با عنایت به مخالفت های علنی برخی از آقایان دلواپس و در صدر آنها آقای حسین شریعتمداری از دولت آقای روحانی به علت ارائه ایده تأمین گاز اروپا ،و خائن و ساده لو دانستن مجموعه دولت، لازم دانستم به بیان برخی نکات بپردازم.
خدا را شاکرم به علت حضور گسترده مردم ایران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، دولتی بر سر کار آمده که به جای خیال پردازی و پیگیری ایدئولوژی های برآمده از توهمات شخصی، به دنبال منافع ملت و کشور ایران است. دولتی که با پیام صلح با جامعه جهانی به دنبال حل مشکلات برآمده از بی کفایتی دولت های نهم و دهم ،و توسعه روابط بین الملل به جهت بهبود شرایط اقتصادی ایران، اشتغال و معیشت مردم است. این دولت تلاش می نماید تا به تغییر نگاه جامعه جهانی نسبت به ایران به عنوان یک بازیگر فعال و صلح طلب در معادلات منطقه خاورمیانه و پایان دهی به پروژه ایران هراسی بپردازد.
امروز با عنایت به بحران انرژی برآمده از موضوع اوکراین و مشکلات روسیه با اتحادیه اروپا از یک طرف و پیشرفت های حاصله از مذاکرات هسته ای از طرف دیگر، فرصتی حاصل شده تا ایران بتواند به گسترش فعالیت های خود در حوزه مهم انرژی بپردازد. در طول یک سال گذشته بنده و همکارانم در مجموعه نفت شاهد بودیم، که چگونه تیم جدید وزارت نفت به رایزنی های مختلف به جهت بهبود وضعیت تجارت نفت و بازپس گیری بازارهای از دست رفته می پردازد. در این میان، ارتقاء سطح همکاری های ایران با اتحادیه اروپا در این مهم، منجر به توسعه فعالیت های اقتصادی ، ارتقاء جایگاه بخش نفت و گاز، و در ادامه حصول امکان جذب سرمایه و تکنولوژی لازم برای توسعه و تکمیل پروژه های ناتمام و معوق بخش نفت و گاز کشور می گردد. همچنین ارتقاء سطح همکاری های بین المللی منجر به افزایش قدرت چانه زنی ایران در بسیاری از موضوعات از جمله برنامه هسته ای خواهد گردید.
بسیار عجیب است که چگونه اشخاصی نظیر آقای شریعتمداری امروز دولت را بدلیل ارائه ایده تأمین گاز اروپا به خیانت و بی کفایتی متهم می کنند. این در حالی است که سیاست تنش زایی همه جانبه این مجموعه در دولت های نهم و دهم که در این دوره خود را به عنوان دلواپسین معرفی نموده اند، منجر به تبعات مختلف اقتصادی و سیاسی و نزول جایگاه ایران در سطح منطقه و جامعه بین الملل  گردید. به یاد دارم که پس از تصویب تحریم های بین المللی بخش نفت و گاز ، آقای احمدی نژاد همچون بیانیه امروز آقای شریعتمداری مدعی افزایش قیمت نفت به بالای 200 دلار، بحران انرژی و یخبندان در اروپا گردید. در آن دوران نه قیمت نفت بالا رفت و نه مشکلی در تأمین انرژی در اروپا رخ داد. با این وجود گذشت زمان نشان داد که بازنده اصلی این تقابل نه اتحادیه اروپا، بلکه ایران است که مجبور گردید تا نفت خود را به صدها واسطه و میلیاردهای دلار هزینه جانبی بفروشد. در آن زمان ما بازنده بازی بودیم در جایی که مجبور شدیم با ارزش ترین کالای خود را با قیمت هایی پایین تر در عوض کالاهای بی کیفیتی چینی معاوضه کنیم، و یا نتوانیم پول حاصل از فروش نفت خود را به کشور باز گردانیم.در مقابل برنده این بازی رقبای نفت و گاز ایران نظیر عربستان، قطر و روسیه بودند که از مشکلات ایران به بهترین نحو ممکن برای توسعه بازارهای انرژی خود استفاده نمودند.
برای بنده جای تعجب است که چگونه امروز کشور روسیه که در کارنامه خود تحمیل قراردادهای ترکمنچای و گلستان را به ایران دارد، برای آقای شریعتمداری به عنوان نماینده ملت ایران برای مبارزه با امپریالسیم معرفی گردیده است. در زمان شروع تحریم های نفتی علیه ایران، کشور روسیه در کنار عربستان، از کشورهایی بودند که به جبران کسری نفت مورد نیاز بازار پرداختند. همچنین در فقدان امکان مشارکت با شرکت های بین المللی، همکاری شرکت های روسی نظیر گازپروم، لوک اویل و تات نفت با شرکت ملی نفت این نکته را اثبات نمود که روسیه هیچگاه شریک تجاری قابل اطمینانی در بخش نفت ایران نخواهد بود. به عنوان نمونه شاهد آن بودیم که چگونه شرکت گازپروم پس از دو سال وقت کشی و اخذ اطلاعات گسترده در میدان آذر در حوزه نفتی مشترک با عراق،  به جای امضای قرارداد با شرکت ملی نفت ایران مبادرت به عقد قرارداد توسعه نیمه مشترک این میدان نفتی (بدری) با کشور عراق نمود.
اینکه با وجود تمامی مشکلات و تبعات حاصله از تحریم ها در اقتصاد کشور و زندگی  مردم، برخی افراد متعلق به گروه های خاص نظیر آقای شریعت مداری همچنان بر پیگیری سیاست های نادرست و شکست خورده گذشته و طبل تقابل با غرب می کوبند، تنها می تواند بیانگر فقدان شجاعت کافی در این افراد در قبول اشتباهات خود و یا انتفاع آنها از این آب گلالود ناشی از تحریم ها می باشد. به هر حال فسادهای مالی گسترده و گردش های مالی غیر قانونی در بخش های مختلف دولت تنها و تنها در سایه فقدان دستگاه های نظارتی لازم به بهانه تحریم ها میسر می گردید.
صحبت امروز بنده نه به معنای سرسپردگی به بلوک غرب و نه جدایی از بلوک شرق است. تاریخ نشان داد که چگونه بزرگنمایی و نماد سازی مسائل همچون انرژی هسته ای منجر به خروچ از دایره عقلانیت و تفکر صحیح و به تبع آن مشکلات متعدد برای ایران گردید. امروز دولتمردان ما نه به دنبال نجات اروپا ، بلکه مترصد بهره مندی از این فرصت در جهت کسب یک امتیاز استراتژیک در بازار انرژی اروپا و ایجاد شراکت به منظور آفریدن منفعت مشترک بوده تا از این گذر همچون روسیه بتوانیم به یک شریک استراتژیک مبدل گردیده و به کاهش تهدیدات بین المللی علیه ایران بپرداریم.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد